کار کردن توی بخش فروش میتونه خیلی درآمدزا و مفید باشه، به شرطی که درک درستی از ماهیت فروش و کار توی این حوزه داشته باشید. مشکل اکثر افرادی که تازه وارد کار فروش میشن، اینه که فکر میکنن به خاطر یکسری تواناییهاشون مثل ارتباطات اجتماعی قوی، اصطلاحا میتونن چند ماهه بارشون رو ببندن! قطعا اینطور نیست و شما به آموزش فروش نیاز دارید.
آموزش فروش از اونجایی شروع میشه که بگیم فروش چیه و چی نیست؟! در مورد دنیای فروش قواعد نانوشتهای وجود داره که کسی به شما نمیگه. واسه اینکه شما دچار این اشتباهها نشید و یک تصور درست از وظایف و چالشهای کار داشته باشید، تو ادامهی این مقاله چندتا از تصورات اشتباه درباره فروش رو بررسی میکنیم.
برای موفقیت در فروش باید آدم برونگرایی باشیم
اینکه آدم درونگرایی باشیم، به هیچ وجه «بازنده» بودن ما در فروش رو تضمین نمیکنه! اتفاقا برعکس، خیلی از مواقع درونگراها بهتر از برونگراها عمل میکنن. جالبه بدونید آمارها نشون میده که 50 درصد مشتریهای بالقوه، فکر میکنن که کارشناسهای فروش آدمهای تحمیلگر یا pushy هستن؛ مشکلی که بعیده برای درونگراها پیش بیاد.
بیشتر بخوانید: بهترین تیپهای شخصیتی MBTI برای کارمند فروش
فروشنده بودن ذاتیه
اینکه فکر کنیم آدمها فروشنده به دنیا میان اشتباهه و مهارتها و تکنیکهای فروش رو هم میشه مثل هر تکنیک دیگهای یاد گرفت. یادتون باشه که با آموزش درست، وقت گذاشتن و توجه به جزئیات، هرکسی میتونه توی فروش به یک ستاره تبدیل بشه!
فروش یعنی به زور فروختن
خیلیها فکر میکنن فروختن یعنی چیزی که مردم نمیخوان رو بهشون قالب کنیم! درحالی که فروشندههای واقعی به دنبال مشکل گشایی از افراد هستن. فروختن یعنی تعامل با افراد برای شناختن نیازهاشون و ارائه راه حلهایی که ممکنه بتونه این نیازهارو برآورده کنه.
فروشنده نباید کم بیاره!
این حرف، از دل این باور به وجود میاد که میگه «فروش مثل یک مبارزه است»، یعنی برنده و بازنده داره. ما اگه بتونیم قرارداد رو ببندیم، برنده این مبارزه میشیم. درحالی بهترین فروشندهها نگرشی دارن که میگه «همه باید برنده باشن» و این باعث میشه هر مذاکرهای در راستای سود هر دو طرف باشه.
بیشتر بخوانید: اصول و فنون مذاکره کاریزماتیک که هر فروشنده ای باید بلد باشد.
فقط اعداد و ارقام مهمه
خیلی از مدیرهای فروش فقط سرشون توی حساب و کتاب و بررسی آمار فروش کارشناسهاست. درسته که داشتن آمار موفقیت فروشندهها مهمه ولی نباید اهمیت ساختن رابطه با مشتریها و همدلی با اونها رو فراموش کنیم. و یادتون باشه که یکبار «نه» شنیدن از مشتری به معنی «هرگز خرید نکردن» نیست.
فروشندههای خوب، مدیر فروشهای خوبی هم میشن
این باور اشتباه درباره فروش هم باعث میشه خیلی از افراد آینده کاریشون رو خراب کنن. یادتون باشه که مدیریت کردن یک عده فروشنده و کارشناس فروش، سرکشی به کار اونها و آموزش تک تک اونها، خیلی با مدیریت مشتریها، پیگیری و رفع نیازهاشون متفاوته.
بیشتر بخوانید: انواع روشهای فروش | بهترین روش فروش چه روشیه؟
برای مدیریت فروش، باید فروشندگی رو کنار بذاریم
این مورد برعکس اشتباه قبلیه، یعنی اگه شما مهارتها و توانایی لازم برای مدیریت افراد رو دارید، به این معنی نیست که باید کار فروش رو رها کنید. خیلی از مدیرهای فروش پا به پای کارشناسهاشون مشغول فروشندگی هستن، قرارداد میبندن و از مشتریهاشون حمایت میکنن.
فروشندگی جای پیشرفت نداره
آموزشهای فروشندگی و حل مشکلات مشتریان، میتونه یک پایه محکم برای راه اندازی یک کسب و کار باشه. اتفاقا آمارها میگن 85 درصد مدیران کسب و کارها، اوایل کارشون رو از راه فروش شروع کردن. وقتی با تکنیکها و ماهیت فروش آشنا بشید، کاری جز پیشرفت کردن وجود نداره!
بیشتر بخوانید: 5 قانون طلایی فروشندگی برای همه فصول!
جمع بندی
توی این مقاله نمیخوایم بگیم لزوما همه چیزهایی که شما درباره فروش میدونید اشتباهه، با این حال باید یکسری از اطلاعات غلط درباره این شغل رو اصلاح کنیم. یادتون باشه مثل هر مهارت دیگهای، فروشندگی هم قابل یاد گرفتنه و میشه توش به استادی رسید.
سوالات متداول
برای موفقیت در فروش باید استعداد ذاتی داشته باشیم؟
درسته که یکسریها ذاتا مهارتهای ارتباطی بهتری دارن اما به این معنی نیست که نمیشه فروشندگی موفق رو آموزش دید.
آیا مجبوریم بین مدیریت فروش و کارشناس فروش یکی رو انتخاب کنیم؟
نه لزوما، شما میتونید یک مدیر و رهبر فروش عالی باشید در کنار کارشناسهاتون، فروشندگی هم بکنید.
آیا میشه هر چیزی رو به هرکسی فروخت؟
یکی از مهمترین اصول کارهای بخش فروش و بازاریابی، اینه که مشتری هدف یک کسب و کار رو پیدا کنه، پس این باور که فروشندگی یعنی جنسی که مردم نمیخوان رو بهشون بفروشیم درست نیست.